جدول جو
جدول جو

معنی وحشت زده - جستجوی لغت در جدول جو

وحشت زده
وحشت یافته، ترسیده، کسی که دچار بیم و ترس شده
هراسیده، مرعوب، متوحّش، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
فرهنگ فارسی عمید
وحشت زده
ترسیده وحشت یافته: کلارا و بهرام در گوشه بالای اطاق مثل دو جوجه کز کرده و با چشمهای وحشت زده مادر را می پاییدند)
فرهنگ لغت هوشیار
وحشت زده
بیمناک، ترسناک، ترسیده، خوفناک، متوحش، هراسان، هراسناک، هراسیده
فرهنگ واژه مترادف متضاد
وحشت زده
مرعوبٌ
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به عربی
وحشت زده
Direful, Frightfully, Horrified, Luridly
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
وحشت زده
épouvantable, de manière terrifiante, horrifié, de manière horrible
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به فرانسوی
وحشت زده
menakutkan, dengan menakutkan, terkejut
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
وحشت زده
خوفناک , ڈراونا انداز میں , دہشت زدہ , دہشت گردی سے
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به اردو
وحشت زده
น่ากลัว , อย่างน่ากลัว , ตกใจ , น่ากลัว
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به تایلندی
وحشت زده
可怕的 , 吓人的 , 恐慌的 , 可怕地
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به چینی
وحشت زده
מַפְחִיד , בצורה מפחידה , נורא , בצורה מבעיתה
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به عبری
وحشت زده
恐ろしい , 恐ろしいほど , 恐怖を感じた
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به ژاپنی
وحشت زده
kutisha, kwa kutisha, wa kutisha, kwa hofu
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به سواحیلی
وحشت زده
무서운 , 무섭게 , 놀란 , 무섭게
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به کره ای
وحشت زده
korkutucu, korkutucu bir şekilde, dehşete düşmüş, korkunç bir şekilde
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
وحشت زده
ভয়ংকর , ভীতিকরভাবে , ভীত , ভয়ঙ্করভাবে
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به بنگالی
وحشت زده
भयावह , डरावने तरीके से , डरावना , डरावने तरीके से
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به هندی
وحشت زده
spaventoso, in modo spaventoso, terrorizzato, in modo orribile
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
وحشت زده
entsetzlich, erschreckend, erschrocken, grässlich
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به آلمانی
وحشت زده
afschuwelijk, angstaanjagend, geschrokken
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به هلندی
وحشت زده
жахливий , страшно , в жаху , жахливо
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به اوکراینی
وحشت زده
ужасный , пугающе , в ужасе , ужасно
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به روسی
وحشت زده
przerażający, przerażająco, przerażony, okropnie
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به لهستانی
وحشت زده
espantoso, aterradoramente, horrorizado, espantosamente
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
وحشت زده
espantoso, de forma assustadora, horrorizado, de forma horrível
تصویری از وحشت زده
تصویر وحشت زده
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محنت زده
تصویر محنت زده
آزرده و غمگین، گرفتار رنج و مشقت
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ)
ممتحن. محنت رسیده. دردمند. بدبخت. آزرده و غمگین. گرفتاررنج و سختی. که بدبختی بدو رسیده باشد:
محنت زده و غریب و رنجور
دشمن کامی ز دوستان دور.
نظامی.
از من مطلب صبر و جدائی که ندارم
سنگ است فراق و دل محنت زده جامی.
سعدی.
گر به عمری ز من دلشده ات یاد آید
جان محنت زده از بند غم آزاد آید.
سبزواری (از آنندراج).
محنت زده ای دوید از آن جمع
پروانه صفت به پیش آن شمع.
امیر حسینی سادات.
محنت زده را ز هر طرف سنگ آید.
(جامع التمثیل)
لغت نامه دهخدا
تصویری از وحشت کده
تصویر وحشت کده
نهیب کده بیمکده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحشت کرده
تصویر وحشت کرده
نهیبیده رمیده
فرهنگ لغت هوشیار
مستمند محنت خور: گر بعمری ز من دلشده ات یاد آید جان محنت زده از بند غم آزاد آید. (سبزواری)
فرهنگ لغت هوشیار
خایف، متوحش، وحشت زده، هراسان
متضاد: ایمن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از وحشت زده کردن
تصویر وحشت زده کردن
Appall, Horrify, Panic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وحشت زده کردن
تصویر وحشت زده کردن
apavorar, horrificar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از وحشت زده کردن
تصویر وحشت زده کردن
espantar, horrificar, asustar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از وحشت زده کردن
تصویر وحشت زده کردن
przerażać, panikować
دیکشنری فارسی به لهستانی